بررسی حال و هوای تئاتر مشهد
از سالن های بی تماشاگر تا
حذف اثار مشهد در بخش چشم انداز!
مشهد تئاتر- جواد اشکذری
یکم: بدترین حالت برای هنر یک شهر مانند تئاتر مشهد، میتواند این وضعیت باشد که در حال پرکاری، حال خوبی نداشته باشد. با اینکه چند تئاتر در سالنهای تئاتر شهر اجرا میشدند؛ اما متاسفانه بهدلیل کیفیت پایین آثار، تماشاگران کمتری در تئاتر یافت میشوند و تئاتر بدون تماشاگر مصداق «آب در هاون کوبیدن است» است. نمایش «مردابنشینان» که کاری از گروه تئاتر نابینایان بود و از آثار جشنواره معلولان استان به شمار میآمد؛ متاسفانه بیشتر اجراهایش با کمتر از 10تماشاگر در سالنی با ظرفیت حدود 400صندلی بهروی صحنه رفت. متاسفانه نبود شورای فنی بهشدت تئاتر مشهد را بهسمت تئاتر «بدون تماشاگر» برده و نادیده گرفتن تماشاگر در سیاستهای تئاتری شهرمان، ما را بیشتر به سمت جدول و آمار میبرد.
دوم: نمایش «شهربازی» که از نمایشهای آذر و دی است، از تماشاگر نسبتا خوبی برخوردار بود و شب گذشته برای آخرین بار روی صحنه رفت و بهطورحتم، برای دومین بار تمدید نخواهد شد و این موضوع عدد نمایشهای در حال اجرای مشهد را به سه میرساند که همه آنها درباره واقعه عاشوراست. اجراهای «شب حادثه» به نویسندگی و کارگردانی مجید بخششیان تا 13دی در سالن کوچک حوزه هنری ادامه دارد و نمایش «نقلنامه عاشقی» بهنویسندگی راضیه ایرانی و کارگردانی شاپور ترکمنسرابی هم که با تبلیغات گسترده شهری در چند شب اول با تماشاگر اندک بهروی صحنه رفت، امید است تا 14دی با استقبال تماشاگر مواجه شود. این نمایش به سبک و شیوههای تلفیقی نقالی و نیز تعزیهخوانی در سالن اصلی تئاتر شهر مشهد اجرا میشود. اما اجرای نمایش دیگری هم در شهرمان جریان دارد که باعنوان «بصیرت عاشورایی» تا 12دی در مجتمع فرهنگیهنری امام خمینی(ره) بهروی صحنه خواهد رفت و به کمک جلوههای ویژه صوتی و تصویری مختلف، موضوعاتی مرتبط با مفهوم بصیرت و با نگاه به بازههای حساس تاریخ اسلام و وقایع دوران زندگی اهل بیت(ع) را بازسازی کردهاند. در این راستا چند نمایش دیگر مانند «دو یک به نفع بارسلونا» بهکارگردانی مهسا غفوریان، «تار شیشهای» بهکارگردانی کیوان صباغ، «دستهای سرخ خواهرم افراخته» بهکارگردانی بهناز طبسی در حال تمرین مجدد هستند تا بهزودی در «تئاترشهر» مشهد بهروی صحنه بروند. همچنین در چند روز گذشته چند نمایش دیگر از سوی شورای بازبینی مشهد، برای آنها پروانه نمایش صادر گردید که یکی از آنها «نمایش سه شب با مادوکس» نوشته ماتئی ویسنی و کارگردانی علیرضا اسدی بود که بهزودی با بازی امیراحسان امیرپور، محسن محمدی، پیام قلینژاد، صبا تحققی و جواد محمدزاده در نوبت اجرا قرار خواهد گرفت.
سوم: امروز حسن فریبرزراد، رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مشهد در نشستی با حضور هنرمندان تئاتر درصدد شنیدن آسیبهای تئاتر شهرمان است. این نشست که از سوی انجمن نمایش مشهد پیشنهاد شده، برای اولین بار در این چندسال اخیر برگزار خواهد شد تا مدیران و هنرمندان در کنار هم بهوضعیت روشنی از این هنر در مشهد برسند. به هرحال ما از نشست آسیبشناسانهای سخن میگوییم که این اداره کمتر نقشی در تولید و بهتر بگوییم هدایت در تولید و نیز اجرا یا بهتر بگوییم حمایت از هنرمندان برای بهتر اجرا کردن، ندارد. چون تئاتر یک شهر را چرخه تولید و اجرای آن بهصورت مستمر در طول سال شکل میدهد که این چرخه این روزها از سوی «تئاترشهر» انجام شده که از سوی معاونت هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی اداره میشود. به این نشست پیشنهاد میکنیم که برای برونرفت از مشکلات تئاتر مشهد به موضوعاتی چون «ضرورت هنر تئاتر برای مدیران هنری»، «ایجاد چرخه برنامهریزی شده تولید و اجرای تئاتر»، «تقویت تئاتر خصوصی در مشهد»، «به کارگیری بیشتر و بهتر از هنرمندان توانمند و نیز تحصیلکرده تئاتر»، «ایجاد فضای آموزشی و نیز حمایت از مقوله نقد در تئاتر»، «برنامهریزی برای برگزاری جشنوارههای تئاتر در مشهد» و... بپردازند.
چهارم: اما در هفتهای که گذشت نمایشنامهنویسان استان هم در مشهد دور هم جمع شدند تا با نگارش آییننامهای، کانون نمایشنامهنویسان استان را تشکیل دهند. تشکیل این کانون در راستای تخصصیکردن زمینههای مختلف تئاتر خراسان رضوی است که از سوی انجمن هنرهای نمایشی استان انجام میشود. در این راستا نشستهای دیگری هم با حضور بازیگران، طراحان و کارگردانان برگزار شد و هم اکنون، کانون طراحان در حال نگارش آییننامه خود هستند و کانون بازیگران هم هیئت مدیره خود را شناخت و درحال عضوگیری است. هرچند کانون منتقدان و نیز عکاسان تئاتر که در گذشته شکل گرفته کمتر از آنها حمایت میشود. باید دید که تشکیل کانونهای تخصصی تئاتر در مشهد فقط در حد یک نام خواهد ماند یا قدرت و توانایی در کسب بودجه و در نهایت رشد زمینههای تئاتری را خواهند داشت.
پنجم: امروز هم قرار بود مانند چند هفته گذشته نشست درامنویسان مشهدی با عنوان «شنبههای خوانش» برگزار شود که به دلیل برگزاری نشست آسیبشناسی که در همین نوشتار به آن اشاره کردیم، امروز برگزار نمیشود؛ ولی بهگفته حسین وحدتی، مدیر این نشستها، شنبه هفته آینده، نمایشنامه «ماجرای گالاپاگوس بهروایت سلطان مارک» بهنویسندگی سهند خیرآبادی و کارگردانی محمدحسن نیازی (ساعت 17) در تالار عروسکی مجتمع فرهنگی هنری امام رضا(ع) خوانش میشود که از آثار برگزیده دهمین جشنواره نمایشنامهخوانی مشهد به شمار میآید. بهطورحتم برگزاری چنین نشستهایی به رشد عنصر اصلی و با اهمیت متون نمایشی منجر خواهد شد. امسال دو نشست شورایی از درامنویسان مطرح تئاتر مشهد در حوزه هنری و نیز موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی برگزار شد و محصول آن 12نمایشی است که امیدواریم تا آخر امسال منتشر شود. هرچند مجموعه نمایشهای سعید تشکری از درامنویسان مشهدی مطرح کشور با عنوان «از پشت پنجره» در همین هفته، نویدبخش روزهای خوبی برای آینده نمایشنامهنویسی مشهد خواهد بود. جلد سوم «از پشت پنجره» به 10 اثر از 10درامنویس مطرح کشوری و مشهدی خواهد پرداخت که هم اکنون در مرحله صفحهآرایی است.
ششم: اما پایانبخش این نوشتار به مهمترین بخش تئاتر مشهد در این چند روز گذشته خواهد پرداخت که آن حضور پرقدرت تئاتر مشهد در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر 92 است. امسال تئاتر مشهد باید با همان دو نمایش «دویک به نفع بارسلونا» و «تارشیشهای» در جشنواره فجر شرکت کند. نمایش اول برگزیده جشنواره تئاتر استانی رضوان و نیز منطقهای کشور است و در بخش تئاتر مناطق جشنواره فجر اجرا میشود و نمایش دوم هم از برگزیدههای جشنواره سراسری «سوره ماه» بهشمار میآید که در بخش جشنواره جشنوارههای این رویداد مهم به روی صحنه میرود. بهطورحتم برنامهریزی منسجم و حمایت از آثار تولیدی برای جشنواره تئاتر فجر از سوی مدیران هنری میتوانست نمایندگان بیشتری از شهرمان را راهی پایتخت کند؛ اما افسوس که چرا تئاترهای ما در بخش «چشمانداز» رد شد؟ بهطورحتم مسئولان مرکز و نیز جشنواره فجر باید توضیح دهند که آیا انتخاب 12نمایش بخش چشمانداز براساس شایستگی است که همگی از تهران انتخاب شدند یا اینکه به دلیل هزینههای جانبی تئاترهای شهرستان، این آثار انتخاب نشدهاند.
بهطورحتم باید مسئولان تئاتر مشهد از حقانیت تئاتر شهرستان و نیز تئاتر شهرمان دفاع کنند و جوابی را برای این سوال بیابند که چرا نمایشهای «ما تمامی مردگان بودیم» و «علائم حیاتی کره مریخ» که با هزینههای بسیاری تولید شدهاند، نباید به دلیل سیاستهای از بالا به پایین پایتختنشینان تئاتر، بهجشنواره بینالمللی تئاتر فجر 92 راه پیدا کنند؟
[url=http://pcobux.pcomoney.com/?r=mj2013][img]http://pcobux.pcomoney.com/includes/img/120x240.gif[/img][/url]
4 فرزند 4 سردار شهید به تماشای نمایش "92 درصد زندگی" رفتند
فرزندان سرداران شهید مشهد در شب دوم میهمان گروه تئاتر هامش بودند و از نمایش " 92 درصد زندگی" به نویسندگی و کارگردانی عباس جانفدا تماشا کردند.
به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی مشهد تئاتر" فرزندان سه سردار شهید شوشتری، رستمی و رضوی به همراه مرتضی نظر نژاد پسر شهید بابا نظر به سالن اصلی تئاتر شهر مشهد آمدند و به تماشای داستان زندگی و نیز رشادت های یکی از سرداران تاثیر گذار 8 سال جنگ تحمیلی بودند.
همچنین آنها بعد از نمایش گفتگوی صمیمی با عوامل و اعضای گروه نمایش"92 درصد زندگی " داشتند و بر این اعتقاد بودند که تا کنون زندگی این شهید را از این زاویه ندیده بودند.
آن ها در پایان از تمام نهادهای فرهنگی و هنری استان خواستند تا از این گونه نمایش ها که به شناختن بیشتر سرداران ملی شهر مشهد می پردازد، حمایت کنند.
گفتنی است؛ از این نمایش که تا هشتم آذرمان میزبان علاقه مندان تئاتر می باشد، تاکنون هنرمندان تئاتر و تلویزیون مشهد چون شاپور مهاجر، رسول زاده، حمید رضا سهیلی، رضا ازاد، حسین طاهری و علی روحی دیدند کردند و سید سعید سرابی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی به همراهش معاونانش در جشنواره تئاتر استانی امسال به تماشای این نمایش نشسته است.
[url=http://pcobux.pcomoney.com/?r=mj2013][img]http://pcobux.pcomoney.com/includes/img/120x240.gif[/img][/url]
جیغی که می توانست بنفش باشد
نگاهی به نمایش "جیغ بنفش" به کارگردانی سعید صبوری
مشهد تئاتر- حسین صابری
نمايش«جيغ بنفش» بهکارگردانی سعید صبوری مدتی پیش بر روی صحنه تماشاخانه اشراق اجرا شد و حسین صابری از منتقدان و پژوهشگران تئاتر استان این یاداشت را به "مشهد تئاتر" ارسال کرد که به خاطر انتشار دیرهنگام هفته نامه تازه تاسیس "اینک امروز" دیر تر معرض دیدتان قرار گرفت وگرنه نویسنده در زمان اجرا نقد خود را ارائه کرده بود.
شاید وقتی برای اولین بار هوشنگ ایرانی (شاعر و نقاش معاصر 1304-1352) دست به ساخت واژه ترکیبی «جیغ بنفش» در شعری با عنوان "کبود " زد هیچ گاه فکر نمیکرد که این اصطلاح هم مایه شهرتش شود و هم مایه سرکوفت خوردن از شاعران سنت گرایی که چشم دیدن شعر مدرن و موج نو شاعری را نداشتند. این واژه نامانوس بهتآور، گرچه به تعبیری فقط ترسیمگر فریادهایی برخاسته از دیوارهی غاری بود که در ذهن شاعر به رنگ کبود دیده شده بود. اما در آن زمان- فریادی بود برای ایجاد ساختارهایی نوین و زنگ آغازی برای تغییراتی مهم به حساب آمد. تغییراتی که در برههای از زندگی و حتی در برهههایی از یک فعالیت، روی دادنش لاجرم مینماید. این تغییر حتی میتواند در یک اجرای نمایش هم دیده شود. اجرایی متفاوت با هر آنچه تاکنون کار شده است آنهم با تفاوتی همه جانبه و فراگیر و مخاطب پسند.
پس عبارت "جیغ بنفش" که امروزه با گذشت چهار دهه، بیشتر به عنوان اصطلاحی برای نشاندادن کیفیت و شدت یک فریاد مورد استفاده قرار میگیرد، تنها یک فریاد بلند گوشخراش نیست بلکه در لایههای درونی میتوان از آن به عنوان نقطه آغازی برای تغییر، برای نو خواهی و نوگرایی و گاه برای بیان حتی یک اعتراض یاد کرد. با این مقدمه به بررسی نمایشی میپردازیم که دارای همین عنوان است و برای آنان که برای عناوین نمایشها احترام و ارادتی خاص قائلند، توقع زیادی نیست اگر انتظار دیدن نمایشی داشته باشند که با معیارها و مصادیق نزدیک به لایههای درونی "جیغ بنفش" همسو و نزدیک باشد. نمایشی متفاوت و جذاب. جیغ بنفش ِ سعید صبوری دارای خط قصه سادهای است. روایتی است از اتقاقی مبهم که ساعت 10 در پشت چراغ قرمز چهارراهی روی داده است و اکنون سه دختر و دو پسر به عنوان شاهدانی دربند، به نقل موقعیتی این ماجرا میپردازند. ماجرایی که آگاهانه یا ناآگاهانه در آن گرههایی افکنده میشود تا مانند یک اثر نمایشی قوی بتواند در نگهداشت مخاطب تا پایان نمایش موفق عمل کند. نمایشنامه "جیغ بنفش" اساساً داستانپرداز نیست بلکه بیشتر با مفاهیم سر و کار دارد، مفاهیمی که در فاصله تصمیم تا مرگ، یک به یک معنا پیدا میکنند و به بیان دغدغههای چون تنهایی، نفرت، رهایی، خستگی، بیهودگی، عشق ، گریز و نهایتا مرگ میپردازند. اما این مفاهیم توسط واژهها به درستی نقاشی نمیشوند و نمیتوانند تصویری روشن از شخصیتها، علل درگیری آنان باهم و چرایی دربند بودنشان را در ذهن مخاطب ترسیم کند و نهایت اینکه در تشریح شاکلهای معین از اتفاقها و ارتباطهای معنادار و منطقی بین شخصیتها و کنشها و کششهای مرتبط با آن، آنگونه که میبایست موفق عمل نمیکند. بیاغراق نیست اگر بگوییم آنچه در جیغ بنفش وجود دارد ته مایههایی – هرچند مختصر- از نمایش ابزورد است. فضای غیر متعارف وغیرمعمول، تکرارهای واژگانی، خودبازیهای ایستا (بدون میزان سن) که صرفا مبتنی بر دیالوگ است،در هم ریختگیهای کنشی، سردرگمی شخصیتها و نهایتا پایانی که خوش نیست، علائم و نشانگانی جزئی از نمایشهای ابزورد است که در جیغ بنفش ردپاهایی کمرنگ از آن دیده میشود.
جیغ بنفش" صبوری که این روزها در سالن اشراق به صحنه رفته است، میتوانست به مانند جیغ بنفش هوشنگ ایرانی متفاوت و تاثیرگذار باشد، اما به نظر میرسد ساختار نچندان محکم متن (که از آن رنج میبرد)، طراحی صحنه محصورکننده (و البته متناسب با ایده کارگردان) که فرصت بازیهای فزیکال را از بازیگران گرفته و آنان، صرفا با بهرهگیری از توانمندی خوبی که در بیان دارند نمایش را پیش میبرند، تاریکیهای کسلکننده و غیرضروری صحنه، افکتهای طولانی (بویژه افکتهای مربوط به کافینت یا همان کلوپ) و موسیقیهایی که (گاه به لحاظ بلند بودن صدای آن) بر بیان بازیگران سوار شده و موجب گریز ذهن تماشاگر از درک مفاهیم کلامی نمایش میگردد، از جمله عواملی است که راه را بر تبدیلشدن این نمایش به اثری دلنشینتر و ماندگارتر میبندد و آنرا در سطح تئاتری شبه تجربی نگه میدارد.
سعید صبوری با اجرای این نمایش (براساس پیشینهای که در بروشور نمایش آمده است) به ششمین تجربه خود در مقام کارگردانی دست زده است و بیتردید جسارت، جوانی و پرکاری او نشان میدهد که دارای ایدهها و نگرشهای خاصی است که درصدد است با زبان تئاتر آنرا به مخاطبینش انتقال دهد. بنابراین به نظر میرسد لازمه تداوم موفقیت در مقام کارگردانی، داشتن وسواس بیشتر در انتخاب متنهایی قویتر و حرفهایتر است تا با استفاده از بازیهای خوب و روان بازیگران گروهش و با بهرهگیری از تجربیات ارزشمند وذهن خلاق و ایده پردازش، بتواند دست به تولید آثاری متفاوت و ماندگار زده و سبد تجربیاتش را از ستارههای درخشانِ موفقیت آکنده سازد که بیتردید، دور نیست آن روزها.
[url=http://pcobux.pcomoney.com/?r=mj2013][img]http://pcobux.pcomoney.com/includes/img/120x240.gif[/img][/url]